تشویق کنید، تشویق کنید، تشویق کنید
کودکان هر روز دیدگاهی از خودشان و دنیا شکل می دهند. آنها به دلگرمی شما نیاز دارند تا خودشان را به عنوان اشخاص خوبی ببینند که توانایی انجام کارهای خوب دارند و نیاز دارند بدانند شما طرف آنها هستید. اگر بیشترِ آنچه از دهانتان خارج می شود، تصحیح یا انتقاد باشد، آنها درباره ی خودشان حس خوبی نخواهند داشت و احساس نخواهند کرد که دوستشان هستید. شما قدرت تاثیرگذاری تان را بر آنها از دست می دهید و آنها چیزی را از دست می دهند که هر کودکی نیاز دارد: دانستن اینکه بزرگسالی را دارند که به دنیای آنها می اندیشد.
طبق فلسفه ی آدلری، همه ی افراد از جمله کودکان نیازی اساسی برای حس تعلق و اهمیت دارند. وقتی این نیاز برآورده نشود، بچه ها شروع به بدرفتاری برای کسب توجه و اعتبار می کنند. وقتی والدین با تهدید، تنبیه، سرزنش و … واکنش نشان می دهند، باعث می شوند کودک فکر و احساس کند که واقعا تعلق ندارد یا مهم نیست، که به نوبه ی خود منجر به دلسردی می شود.
این حس سپس تبدیل به باوری از خودشان می شود: «آنها همیشه می گویند من بدم، پس باید بد باشم». این باور تبدیل به رفتار می شود: «چرا باید خوب رفتار کنم اگر از من انتظار نمی رود؟» بعد چرخه ی معیوب سرزنش، شرمساری، درد، دلسردی و بدرفتاری شروع می شود. به این دلیل است که ابزارِ تربیت سالمِ «دلگرم کردن» در شکستن چرخه ی بین والدین و فرزندان و ایجاد والدینی توانمند و کودکانی دلگرم، حیاتی است.